mazdakam
آفلاین
تعداد نوشتهها: ۱۴۵۳
تشکر شده: ۱۲۲ بار
#
نوشته شده: ۱۷ سال پیش
۱۷ شهریور ۱۳۸۶ - ۱۷:۰۵
۱) اصول و ضوابط واژهگزينی فرهنگستان زبان و ادب فارسی
۲) واژههای گروه رایانه مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی
۳) جستوجوى واژههای مصوّب
۴) واژنامهی آریانپور
۵) واژهنامهی وردپرس فارسی
۶) برای واژههایی که پیشنهاد میکنید دلیل بیاورید و دلیل بهتر بودنش را به نسبت واژهی کنونی بیان کنید تلاش کنید تا کتابهای مرجع و واژهنامهها به سند پیشنهاد شما باشند
۷) اگر واژهای در فهرست نبود بیفزایید
۸) اگر نوشتار واژهای نادرست بود (غلط دیکتهای داشت) یا نگارش واژهای نادرست بود در اینجا بنویسید
۹) واژهها نباید لاتین یا عربی باشند و واژهی فارسی و گویا برتری خواهد داشت
sanjar.ir
آفلاین
عضو
تعداد نوشتهها: ۴
تشکر شده: ۳ بار
#
نوشته شده: ۱۳ سال پیش
۱۲ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۱:۰۲
عدم دسترسی به منوی کاربران و ابزارک ها
کاربران زیر بهخاطر این نوشته تشکر کردهاند:
civil
فرزاد
آفلاین
عضو
تعداد نوشتهها: ۹۱
تشکر شده: ۳۲ بار
#
نوشته شده: ۱۳ سال پیش
۳۰ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۴:۳۷
خطای 404 در واژههای گروه رایانه مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی
ahora7
آفلاین
عضو
تعداد نوشتهها: ۳
#
نوشته شده: ۱۲ سال پیش
۱۸ بهمن ۱۳۹۰ - ۰۸:۵۵
پیش از هر چیز این واژه ی "فارسی" را به "پارسی" بنویسید تا بن مایه ی گفتگوی شما رنگ پارسی را بخود بگیرد.
jamal291
آفلاین
عضو
تعداد نوشتهها: ۸۸
تشکر شده: ۲۹ بار
#
نوشته شده: ۱۱ سال پیش
۲۰ آبان ۱۳۹۲ - ۱۵:۵۱
ahora7 گفت:
پیش از هر چیز این واژه ی "فارسی" را به "پارسی" بنویسید تا بن مایه ی گفتگوی شما رنگ پارسی را بخود بگیرد.
شاید این کار لازم نباشد.
من هم قبلاً همین طور فکر کردم، ولی با کمی جستو فهمیدم که اگر هم عبارت فارسی را به کار ببریم کار بد انجام ندادیم!
memote
آفلاین
عضو
تعداد نوشتهها: ۳
تشکر شده: ۱ بار
#
نوشته شده: ۱۰ سال پیش
۸ دی ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۱
سلام.
به نظر میرسه که استفاده از پیشخان به جای پیشخوان صحیحتر باشه.
دهخدا:
پیش خوان . [ خوا / خا ] (اِ مرکب ) پیشخان . پیش تخته . صندوق مانندی که جلو دکان عطاران و قصابان هست که بر اولی پول شمارند و متاع فروخته را نزد بایع نهند و بر دیگری گوشت خرد کنند. صندوق مانندی چوبین که عطار و دیگر کسبه در پیش دکان دارند و خود در پس آن ایستند یا نشینند و بر آن کالا وزن کنند و دخل در آن ریزند و ترازو بالای آن جای دهند. || تخته ٔ زیر ترازو. || در روضه خوانی یا تعزیه ، پامنبری اطفالی که پیش از اقامه ٔ روضه یا تعزیه بجماعت خواندندی . چند پسر و دخترمقابل هم صف بسته که با هم چون براعت استهلالی بشعر،در برابر مستمعین و بینندگان خواندندی :
چون شود هنگامه ٔ گل گرم در طرف چمن
پیشتر از مرغ بستان پیش خوانی میکنم .
و فرهنگ معین:
پیش خوان:
( ~.) (ص فا.) 1 - کسی که در مجلس تازه واردان را معرفی می کند. 2 - کسی که پیش از وعظ و روضه خوانی ، مجلس را با روضه خواندن آماده می کند، پامنبری .
پیش خان:
(اِمر.) پیش خان ، میز درازی که فروشندة کالا پشت آن می ایستد.
bagherghara
آفلاین
عضو
تعداد نوشتهها: ۲
تشکر شده: ۳ بار
#
نوشته شده: ۱۰ سال پیش
۵ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۳:۴۰
در قسمت جستجو unfortunately به بدبختانه ترجمه شده است با اینکه برگردان بهتر و جا افتاده تری در فارسی برای آن وجود دارد و آن "شوربختانه" می باشد. همچنین شوربختانه بار منفی کمتری نسبت به بدبختانه دارد. لطفاً بررسی نمایید
کاربران زیر بهخاطر این نوشته تشکر کردهاند:
Masoud
آهنگ شاد
آفلاین
عضو
تعداد نوشتهها: ۲۱
تشکر شده: ۴ بار
#
نوشته شده: ۷ سال پیش
۳۰ فروردین ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۳
بجای تنظیمات همگانی میشه نوشت : تنظیمات اولیه
کاربران زیر بهخاطر این نوشته تشکر کردهاند:
Masoud