پاسخ به آرینا:
میدونین من فکر میکنم که فرهنگ استفاده از کلمات تازه وارد یا ساختگی محصولات مختلف هنوز تو ما جا نیفتاده میدونین من فکر میکنم که فرهنگ استفاده از کلمات تازه وارد یا ساختگی محصولات مختلف هنوز تو ما جا نیفتاده که این موضوع خودشو تو IT & ITC به خاطر اینکه اکثر تکنولژیهاشون اول با واژگان اصلی وارد میشن و بعد از اینکه جا افتادن و پرکاربرد شدن تازه یاد معادل سازیشون میافتیم .... بیشتر نشون میده .
جدیدا وقتی کتابهای فارسی----- رایانه ای-----(حالم ازین کلمه به هم میخوره) رو میخونم خیلی جاها گیر میکنم ... واقعا کلماتی مثل موشواره و امثالهم چه کمکی به فرهنگ و ادب پارسی کردن ؟؟؟؟؟
موافقم. خوب برای اینکه جا بیفته چکار باید بکنیم؟ متظر بشینیم تا جا بیفته یا اینکه تا کلمهای میاد سریع سعی کنیم تمعادل باش بگذاریم؟ من از نوشتهی خودم یک نقل قول میکنم
که کلش رو میتونی اینجا بخونی
نخست به دلیل کم کاری و ناشایستگی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در گزینش راهبردهای کارا برای واژهگزینی٬ عملا فرهنگستان در این ۳۰ سال تبدیل به جایی شده است که هر از چندگاهیی واژهای عجیب را بدون در نظر گرفتن شمول آن تصویب میکند و به چند دلیل کاملا آشکار (که آنها را مفصل خواهم نوشت و همچنین در نشستی با مسوولین فرهنگستان مطرح خواهم کرد) خود را مضحکهی خاص و عام کرده است.
از سوی دیگر فن کامپیوتر (رایانه) بسیار تازه و بسیار پویا استه روزی نیست که واژهای تازه و اصطلاحی نو برای کاری تازه در فرهنگ این فن نیاید در این میان سرعت رشد اصطلاحات بخش اینترنتی به مراتب بالاتر از دیگر بخشهاست.
کمکاری که گفته شد از یکسو و سرعت بالای واژههای نو از سوی دیگر وهمچنین باورهای من مبنی بر اینکه ما باید واژگان فارسی خود را به کارگیریم و زبان فارسی توانایی این را دارد٬ باعث شد تا تصمیم به این بگیرم که علاوه بر ترجمهی کل وردپرس فارسی که تا کنون نا تمام مانده بود٬ اقدام به واژهسازی و واژهگزینی هم بکنم
در این میان مانند هرکار تازهای و با توجه به ویژگیهای فرهنگی کنونی ایرانیان که با در برابر هرگونه چیز تازهای لختی (اینرسی) از خود نشان میدهند و با ان برخورد میکنند٬ مخالفتهای شدیدی شد اما من دوستان را دعوت به همکاری کردم و از مخالفان خواستم تا مشارکت کنند.
تو اگر پیشنهاد بهتری داری بده دوست داری مثلا ما به جای هواپیما میگفتیم airplane؟
اگه اینجوریه بیان به جای ویندوز بگیم پنجره ها ...
خب اگه فید باید معادل سازی بشه چرا rss نشه ؟؟؟ چرا ajax نشه ؟؟؟ دلیش این نیست که اینجاهاشو عقل آقایان باشعور نرسیده که چطور این خلاصه واژه ها رو به قول خودشون فارسی کنن ... ؟؟؟؟
منظور منم دقیقا همینه که نتونستن این اختصارها رو بومی کنن و عینه زیگیل مجبوریم همه جا با حروف انگلیسی بنویسیمشون --
کلماتی مثل آژاکس با اینکه تلفظ غلطی از AJAX میده و یا آر اس اس چه ایرادی دارن که استاندارد نمیشن ؟؟؟
احتمالا اگه دیگه خیلی مسخره نمیشد بجای ajax هم "قزنا" معادل خوبی بود : قهوه و زبان نشانه گذاری توسعه پذیر نا متقارن
قهوه برای جاوا ... قهوه کارم بودیم نمیدونستیم .
زنت برای xm
من فکر میکنم مسایل رو با هم قاطی میکنی یکمی ببین ما برای فارسیسازی و واژهگزینی روش داریم و اصولکه بالا هم مفصل توضیحش دادم ما چند تا چیز رو ترجیح میدهیم که معادل نگذاریم براش:
یکیش اسمهای خاص هست و دیگریش مخففها بنابراین ما چنین چیزهایی رو فارسی نمیکنیم بدبختی این هستش که من این جریان رو تا الان باری چند نفر توضیح دادم همینجا نکردی بروی و یک سر و گوشی اب بدهی و دوباره این رو مطرح نکنی حالا بگذریم...
دلیل اینکه مخففها واژهسازی براش نمیشه هم به این دلیل هست که اسم خاص تلقی میشه ولی چیزهایی مثل فید اینطور نیست چون واژهای هستش که با چیزهای دیگر ترکیب میشه و چندین کلمه میشه ازش ساخت و نفوذ میکنه تو فارسی
من نمیدونم چه ایرادی داره تو حوزه های اینچنینی یه نوع اتحاد جهانی به وجود بیاد که همه به اصل و مبدا کلماتی که با تکنولژیهای مختلف وارد زبونشون میشن احترام بزارن--- "(خب عرضه داشتن تولید کردن)"--- و بجای معادل سازی های ابلهانه بفکر هماهنگ سازی و بومی سازیشون باشن
اینی که تو میگی هیچ عیبی نداره منتها وقتی همه واقعا این کار رو بخواهد که انجام بدهند نمیٔونم داستان زبان اسپرانتو رو چقدر میدونی این زبان واقعا فوقالعاده قرار بود که همهگیر بشه همین کشورهایی که زبانشون غالب شده بود یکجاهایی نگذاشتند و حمایت نکردند از هر نظر بهتر بود که دنیا با یک زبان حرف بزنه ولی نشد فکر میکنی دلیلش چی بوده؟!
در ضمن از اون زبان اسپرانتو هم بگذریم نه فرانسویها و نه آلمانیها (به عنوان دو تاکشوری که پایهی زبانشون تازه لاتین هم هست و پیشرفته) اینجوری نیست که هرچی اومده باشه رو از انگلیسی بپذیرند و به قول تو بهش احترام بگذارند سعی میکنند براش معادل بگذارند یک نمونهاش واژهی فید بودش که اگر به بحثش نگاه کنی توضیح دادم که چجوری معادل براش گذاشتند
بنابراین هر وقت همهی کشورها حاضر شدند زبان خودشون رو بگذارند کنار و فرهنگشون رو تحمیل نکنند و فقط شعار ندند چرا که نه ما هم این کار انجام میدهیم ولی تا الان نکردند این کار رو و همچین ذهنیتهایی رو میساازند که ما حتی فکر کنیم خیلی کار مضحکی داریم میکنیم که داریم واژهسازی میکنیم حال آنکه خودشون ۱۰ بابر بیشتر این کار رو انجام دادهاند و میدهند
در حال کار با پنجره های خود بودم که ناگهان مطلبی در وبگاهی در ارتباط با وبنامه نویسی نظر مرا جلب نمود ، بدنبال پیوند خوراکش گشتم که یافت نشد اما در هر صورت افزودنی جالبی را معرفی کرده بود
:-D من رو یاد جوونیهام میندازی یکی از تفریحات من این بود که ببینم فرهنگستان چی تصویب میکنه تا بریشش بخندم اما بعدها پشیمون شدم و فهمیدم که همهی کارهاشون بد نیست
توی همین جملهای که گفتی اگر اسم خاصرو معادل نمیگذاشتی و از واژهی افزونه به جای افزودنی استفاده میکردی جمله قابل فهم بود:
توی اینترنت بودم که ناگهان نوشتهای در وبگاهی دربارهی وبنامهنویسی نظرم را جلب کرد ، به دنبال پیوند خوراکش گشتم که پیدایش نکردم اما در هر صورت افزونهی جالبی را معرفی کرده بود
واقعا الان غیر قابل فهم هستش؟
شخصا به هیچ عنوان از این دست معادل سازیها حمایت نمیکنم .. و پیشنهاد میکنم به جای این جنگولک بازیها به فکر این باشیم که جا بندازیم مثلا در مورد فید .... کدام مورد صحیح تره : فید کردن یا فید دادن یا فید خوراندن و ....
هر کسی آزاده که کاری که فکر میکنه درست هستش رو بکنه و از چیزهایی که خوشش میاد حمایت کنه به شرطی که به آزادی فکر دیگران هم متقابلا احترام بگذاره نه این که با واژههای خوار کنندهای مثل
جنگولکبازی سعی در بیارزش نشون دادن تلاش دیگران و بیاحترامی به اونها بکنه
دوستانیم که براشون جا افتاده این معادل سازی ها یه جور حفظ فرهنگ و ادب پارسی و وطن پرستیه ... بهتره دیگه وبلاگ نویسی رو بزارن کتار و برن وبنامه... یا احتمالا در آینده نزدیک تارنامه ... بنویسن .
فکر نمیکنم هیچ کسی در جایگاهی باشه که بتونه برای دیگران تکلیف تعیین کنه یا همونطور که بالا گفتم مسخره شون کنه چون اگر بنابر این جور حرف زدن باشه دست بالای دست بسیار است